بهینه‌سازی مصرف برق و ارتباط آن با بهبود کیفیت زندگی
بهینه‌سازی مصرف برق به معنای پایین‌آوردن كیفیت زندگی نیست بلكه صرفه‌جویی به معنای حركت در جهت هماهنگ‌سازی بخش مصرف با تولید در رفع كمبود منابع است.
معاون وزیر نیرو در امور برق و مدیر عامل شركت توانیر با تكیه بر این مطلب بحث مدیریت مصرف برق را همپای مدیریت تولید و عرضه اعلام كرده است.
با درنظر داشتن نكته فوق و همانگونه كه كارشناسان عنوان می‌كنند مدیریت عرضه و تقاضا انرژی الكتریكی بهره‌‌گیری از مجموعه سیاستها و فعالیتهایی است كه تعادل بین دو بخش تولید و عرضه را در طول زمان حفظ كند.
همانگونه كه بارها در این ستون به آن اشاره شده مدیریت تولید همه سعی خود را برای تامین برق مطمئن و پایدار با اقتصادی‌ترین روش به انجام می‌رساند.
توسعه و احداث نیروگاههای جدید، بهینه‌سازی شبكه‌های انتقال و توزیع و گسترش آنها، مدیریت عالی بر دیسپاچینگ با به كارگماردن اقتصادی واحدهای تولید برق از جمله سیاستهایی است كه در سمت عرضه و تولید نیروگاهی به كار گرفته می‌شود اما به دلیل اینكه انرژی الكتریكی در حجم زیاد قابل ذخیره شده نیست و علاوه بر آن، به این دلیل كه همه ساله میزان مصرف با توجه به رشد روزافزون تقاضا افزایش می‌یابد بهمین دلیل به همان میزان كه مصرف می‌شود برق وارد شبكه تولید می‌شود. به گفته كارشناسان اگر تولید برق تابع بی‌قید و شرط مصرف برق باشد، مدیریت تولید را در حد تامین انرژی الكتریكی به صورت اقتصادی محدود می‌‌كند. بنابراین براساس بررسی‌های كارشناسی، مدیریت مصرف با مدیریت بخش تقاضا باید هماهنگ باشد مدیریت سمت تقاضا یا مدیریت مصرف بر دو اصل تامین برق در حد نیاز واقعی و كاهش ضریب همزمان مصرف تا حدی كه امكان دارد متكی است.
به هرصورت مصرف بی‌رویه برق، رشد بی‌رویه و غیرمنطقی تقاضای برق را درپی خواهد داشت رشد بی‌رویه تقاضا باعث رشد غیرضروری شبكه‌های تولید و سیستم‌های برق‌رسانی می‌شود كه همه این موارد هزینه‌های اضافی را در صنعت برق به وجود می‌آورد. هزینه‌های اضافی – به لحاظ محاسبات فنی- بر كیلووات ساعت تحویلی برق سرشكن می‌شود و برق عرضه شده با هزینه‌ای كه بسیار گران تمام شده بر هزینه مصرف‌كنندگان سرشكن می‌شود و قیمت بالای برق را تمامی مصرف‌كنندگان باید تحمل كنند.
در شماره‌های قبل این ستون به این مساله نیز اشاره شد كه مدیریت مصرف برق به معنای پذیرش درك عمومی و جمعی در زمینه بهینه‌سازی مصرف برق نیز است. در سال جاری با توجه به تلاشهای فرهنگی و آموزشی كه به عمل آمده، عزم جمعی بیشتری در زمینه كاهش مصرف برق صورت گرفته است به گونه‌ای كه درصد نرخ رشد مصرف برق در ۲ ماه اوج مصرف برق در تابستان امسال (تیر و مرداد) نسبت به مدت مشابه در سال قبل پایین آمده است.
به گفته كارشناسان اوج مصرف برق مبنای پیش‌بینی بار مورد تقاضا برای سالهای بعد و توسعه ظرفیت تولید و سیستم برق‌رسانی است. اگر همچنان بتوان از طریق اعمال مدیریت و بهینه‌سازی مصرف انرژی الكتریكی از سوی شهروندان و مشتركان در سراسر كشور، مصرف را در طول زمان بتوان توزیع كرد همزمانی تولید و مصرف كاهش یافته و در نتیجه میزان اوج مصرف نیز كاهش می‌یابد و نیازهای سالهای آتی برای توسعه تاسیسات كمتر خواهد بود.
معاون وزیر نیرو در امور برق و مدیر عامل شركت توانیر با تكیه بر این مطلب بحث مدیریت مصرف برق را همپای مدیریت تولید و عرضه اعلام كرده است.
با درنظر داشتن نكته فوق و همانگونه كه كارشناسان عنوان می‌كنند مدیریت عرضه و تقاضا انرژی الكتریكی بهره‌‌گیری از مجموعه سیاستها و فعالیتهایی است كه تعادل بین دو بخش تولید و عرضه را در طول زمان حفظ كند.
همانگونه كه بارها در این ستون به آن اشاره شده مدیریت تولید همه سعی خود را برای تامین برق مطمئن و پایدار با اقتصادی‌ترین روش به انجام می‌رساند.
توسعه و احداث نیروگاههای جدید، بهینه‌سازی شبكه‌های انتقال و توزیع و گسترش آنها، مدیریت عالی بر دیسپاچینگ با به كارگماردن اقتصادی واحدهای تولید برق از جمله سیاستهایی است كه در سمت عرضه و تولید نیروگاهی به كار گرفته می‌شود اما به دلیل اینكه انرژی الكتریكی در حجم زیاد قابل ذخیره شده نیست و علاوه بر آن، به این دلیل كه همه ساله میزان مصرف با توجه به رشد روزافزون تقاضا افزایش می‌یابد بهمین دلیل به همان میزان كه مصرف می‌شود برق وارد شبكه تولید می‌شود. به گفته كارشناسان اگر تولید برق تابع بی‌قید و شرط مصرف برق باشد، مدیریت تولید را در حد تامین انرژی الكتریكی به صورت اقتصادی محدود می‌‌كند. بنابراین براساس بررسی‌های كارشناسی، مدیریت مصرف با مدیریت بخش تقاضا باید هماهنگ باشد مدیریت سمت تقاضا یا مدیریت مصرف بر دو اصل تامین برق در حد نیاز واقعی و كاهش ضریب همزمان مصرف تا حدی كه امكان دارد متكی است.
به هرصورت مصرف بی‌رویه برق، رشد بی‌رویه و غیرمنطقی تقاضای برق را درپی خواهد داشت رشد بی‌رویه تقاضا باعث رشد غیرضروری شبكه‌های تولید و سیستم‌های برق‌رسانی می‌شود كه همه این موارد هزینه‌های اضافی را در صنعت برق به وجود می‌آورد. هزینه‌های اضافی – به لحاظ محاسبات فنی- بر كیلووات ساعت تحویلی برق سرشكن می‌شود و برق عرضه شده با هزینه‌ای كه بسیار گران تمام شده بر هزینه مصرف‌كنندگان سرشكن می‌شود و قیمت بالای برق را تمامی مصرف‌كنندگان باید تحمل كنند.
در شماره‌های قبل این ستون به این مساله نیز اشاره شد كه مدیریت مصرف برق به معنای پذیرش درك عمومی و جمعی در زمینه بهینه‌سازی مصرف برق نیز است. در سال جاری با توجه به تلاشهای فرهنگی و آموزشی كه به عمل آمده، عزم جمعی بیشتری در زمینه كاهش مصرف برق صورت گرفته است به گونه‌ای كه درصد نرخ رشد مصرف برق در ۲ ماه اوج مصرف برق در تابستان امسال (تیر و مرداد) نسبت به مدت مشابه در سال قبل پایین آمده است.
به گفته كارشناسان اوج مصرف برق مبنای پیش‌بینی بار مورد تقاضا برای سالهای بعد و توسعه ظرفیت تولید و سیستم برق‌رسانی است. اگر همچنان بتوان از طریق اعمال مدیریت و بهینه‌سازی مصرف انرژی الكتریكی از سوی شهروندان و مشتركان در سراسر كشور، مصرف را در طول زمان بتوان توزیع كرد همزمانی تولید و مصرف كاهش یافته و در نتیجه میزان اوج مصرف نیز كاهش می‌یابد و نیازهای سالهای آتی برای توسعه تاسیسات كمتر خواهد بود.
